من حوصلم سر میرهههههههههه
دیروز از عصر کسل بودی و بازی نمیکردی ( فکر کنم دلت برای مادرجون تنگ شده ولی نمیتونی بگی عزیزم همیشه عصرا میرفتیم پیشش و با هم بازی میکردین) منم بردمت پیشه خاله نوشین و با هم رفتیم بیرون و حسابی اینور و اونور رفتیم ، خسته شدی و خوابیدی وقتی بیدار شدی سرحال بودی و میخندیدی الهی فدایه خنده هات بشم همیشه بخند عزیزم
راستی اولین تابستونت هم مبارک خوشگلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی