تنبلی بسه !
بالاخره مامانی نوشتن وبلاگتو شروع کرد عزیزم ببخشید که اینقدر دیر شد کم کم همه چیزو برات مینویسم
( البته اگه بذاری! )
الان بیدار شدی و داری دست و پاهای کوچولوتو تکون میدی خوشگلم
و مدام پستونکتو میندازی و دوباره میخوایش!
گذاشتمت روی پام و دارم تکونت میدم سرم از بی خوابی گیج میره و تو وروجک سرحالی و قصد خوابیدن نداری گلم
خستم ولی هر لحظه با تو بودن رو دوست دارم و خدا رو شکر میکنم که تو گل خوشگلم رو به ما داده
آخ داری سکسکه میکنی عزیزم وقتی تو شکم مامان بودی هر روز سکسه میکردی و من و بابا کلی کیف میکردیم
این زبون کوچولوتو اینقدر بیرون نیار میخورمشاااااااااااا !
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی