طلسم 4 صبح!
باز هم ساعت 3 شبه و دارم روی پام تکونت میدم و برات لالایی میخونم شاید خوابت ببره گلم
اومدم تا لالایی که هر روز بارها برات میخونم رو بنویسم چون میدونم که
* لالایی گویمت خوابت نمیاد بزرگت میکنم یادت نمیاد *
لالالالا گل لاله بابا رفته سر کاره
لالالالا گل خشخاش بابا رفته خدا همراش
لالالالا گل تعتاع بابا رفته شدم تنها
لالالالا گل بادوم عزیز دل بخواب آروم
لالالالا گل فندق بابا رفته سر صندوق
لالالالا گل پونه بابا اومد توی خونه
لالالالا گل زیره بابا رفته نون بگیره
البته اینم بگم که بعضی از اینا رو از مادر جون یاد گرفتم وقتی برای دایی محمد میخوند و و گل بادوم هم خودم سرودم و گل زیره رو هم ویرایش کردم! ( اصلش این بوده * لالالالا گل زیره بابا رفته زن بگیره * ولی چون بابا همچین جراًتی نداره! رفته نون بگیره!
هر شب بین 3 تا 4 صبح میخوابی و تلاش های مامانی برای تغییر این ساعت تا حالا بی نتیجه بوده ساعت 3 و 34 دقیقه شده و گل خوشگلم ، بالاخره خوابیدی عزیزم راحت بخواب فرشته ی من