هورسانهورسان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

همسفر

گولی ررررررررررررفت !

5 مرداد روز بازنشستگی گولی عزیز بعد از 9 ماه خدمت صادقانه !  گولی رو که میشناسی عزیزم از مامان بیشتر دوسش داشتی ! ( گولی مخفف گول زنک )  پستونک زرد خوشگلت که عکسه خورشید و ابر روشه و عاشقش بودی ولی حالا که دندون دراوردی میترسم دندونای خوشگلت کج بشن و این شد که در یک حرکت انتحاری گولی بی گولی دو شب یکم نق نق کردی و پتو رو گاز میگرفتی ولی خیلی زود عادت کردی ببخشید که اذیت شدی ، منم بیشتر از تو اذیت شدم گلم  ولی به نفعته خوشگلم   بابا هم همش غر میزد که چرا گولی رو گرفتی خب بزار تا میره مدرسه گولی بخوره   ...
11 مرداد 1392

هورسان بدو ، مامان بدو !

23 تیر عزیزم ماشالله اینقدر انرژی داری که مامان کم میاره تو این چند هفته کلی تغییر کردی و یه دفعه بزرگ شدی  سینه خیز رفتنو فراموش کردی و از 13 تیر که رفتیم تهران پیشه مادر جون شما چهاردست و پا میری و منم همش باید دنبالت بدوم! و عصر که میشه من انرژیم تموم میشه و این شکلی میشم  باز خوبه عصرا میخوابی و منم باهات میخوابم وگرنه تا حالا تموم شده بودم !  مبلا و دکور رو میگیری و می ایستی و بعد فکر میکنی توی روروئکی خودتو ول میکنی و راه میافتی من همش چشمم به شماست که مبادا نیافتی  چند شب پیش که ایستاده بودی و بابا مراقب بود که نیافتی یه دفعه 4 5 قدم دویدی و من و بابا کم مونده بود شاخ در بیاریم صبحها هم تا بیدار میشی بی ...
11 مرداد 1392

اولین مروارید

مباااااااااااارک مبااااااااااااارک مبااااااااااااارک اولین دندونت جوونه زد مامانی  وقتی داشتم بهت سوپ و زرده تخم مرغ میدادم احساس کردم یه چیزی میخوره به قاشق  بعد با عمه مهری با دقت نگاه کردیم و دیدیم که بلللللللللللللللله اولین دندونه دختر کوچولوم جوونه زده وای که چقدر خوشحالم  امیدوارم همیشه دندونای سالم و قشنگی داشته باشی گلم دیگه شیر بازی تعطیله ، میدونی که چی رو میگم همون که مامان تو رو پخ پخ میکنه و میخوره و تو هم چونه مامانو گاز میگیری  خیلی دوست دارم عزیزم   فردا ماه هشتم هم به سلامتی تموم میشه ورودت به ماه نهم زندگیت (با دندون) مبارک ...
2 تير 1392

من حوصلم سر میرهههههههههه

دیروز از عصر کسل بودی و بازی نمیکردی ( فکر کنم دلت برای مادرجون تنگ شده ولی نمیتونی بگی عزیزم  همیشه عصرا میرفتیم پیشش و با هم بازی میکردین) منم بردمت پیشه خاله نوشین و با هم رفتیم بیرون و حسابی اینور و اونور رفتیم ، خسته شدی و خوابیدی وقتی بیدار شدی سرحال بودی و میخندیدی الهی فدایه خنده هات بشم همیشه بخند عزیزم راستی اولین تابستونت هم مبارک خوشگلم ...
2 تير 1392

آش دندونی

عزیزم چهارشنبه 22 خرداد دندونه کوچولوت جوونه زد و فرداش مادرجون برات آش دندونی پخت ، دستش درد نکنه خیلی خوشمزه شده بود منم روش با نعناع داغ و کشک عکسه دندون کشیدم  حیف که نمیتونستی بخوری مادرجون آش رو هم میزد و دعا میکرد که ایشالله هورسانم دندونایه سالم و قشنگی داشته باشه که 100 سال براش بمونن مادربزرگ هم زحمت کشید و 30 خرداد یه آش رشته خوشمزه به مناسبت دندون دراوردن نوه کوچولوش پخت که یه کوچولو شما هم ازش خوردی و خوشت اومد گلم ، دستش درد نکنه  ...
2 تير 1392

پاک کن

همین که پاک کنه مامانی رو روی فرش دیدی سینه خیز و با عجله رفتی سمتش و برش داشتی که بخوریش   معمولاً چیزی رو بجز غذا نمیخوردی و این اولین بار بود بعدشم یه تیکه کاغذ دیدی باز برش داشتی و خوردیش  به این نتیجه رسیدم که هرچیزی رو که با تلاش به دست میاری میخوریش ...
12 خرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به همسفر می باشد